بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
 booket booket .

booket

معرفی کتاب

برای خرید کتاب نترس باش به نشر برایند مراجعه کنید.

دوم: بی پروا باش رئیس جمهور کندی اعلام کرد آمریکا به ماه می رود. بازاریابی دیجیتال من بسیار کوچک بودم و آن روز را به خاطر نمی آورم، اما زندگی در دنیایی که ایده سفر به ماه را مطرح می کرد به خاطر دارم، همچنین کلمات ماندگار کندی را به یاد می آورم که می گفت ما این کار را انجام میدهیم «نه به دلیل آسانی

آنها، بلکه به این دلیل انجام می دهیم که دشوارند». امروزه ما از بازاریابی دیجیتال  اصطلاح «پرتاب به ماه» برای اتشریح هر ایده بزرگ و جسورانه ای استفاده می کنیم. با وجود این، نمی دانم که تا چه اندازه اهمیت انجام اقدام بزرگی را که کندی در ۱۹۶۱ انجام داد، درک کرده ایم.

فرود آمدن روی ماه اتفاقی بزرگ بود که ناممکن به نظر می رسید. فناوری آمریکا در آن زمان آن قدر کم بود که حتی نمی توانست این کار بزرگ را تصور کند، هنگامی که رئیس جمهور ضرورت اجرایی شدن این پروژه را اعلام کرد، ما حتی مواد لازم برای ساخت راکت را نداشتیم، چه برسد به فناوری و اجزای سبک وزن برای فضاپیمایی که بتواند به ماه برود. ما نه قابلیت کوچک کردن سیستم های موردنیاز برای جای گیری در فضای محدود فضاپیما را داشتیم و نه وسایل ارتباطی پیشرفته ای که بتوانیم کپسول فضاپیما را در فضا ردیابی کنیم. حتی دانش ریاضی یا فیزیک کافی نداشتیم که بتواند به ما بگوید چگونه یک فضاپیما را به سمت ماه پرتاب کنیم و سپس آن را برگردانیم. اما همان طور که رئیس جمهور کندی گفت: «ما انتخاب کردیم که در این دهه به ماه برویم.» ما انتخاب کردیم و انجامش دادیم.

بیشتر فناوری هایی که امروزه از آنها بهره می بریم، نتیجه مستقیم تلاش افرادی برای حل چالش های پروژه پرتاب به ماه بوده است که شاید ارزش آنها را به معنای واقعی درک نمی کنیم. برای اجرای این پروژه فناوری هایی همچون ارتباطات ماهواره ای، ایجاد سیستم هواشناسی جهانی، ساخت مواد پلاستیکی مقاوم در عملکرد شرایط سخت مقاوم، فناوری کوچک سازی دستگاه ها (رایانه ها در ۱۹۶۰ آنقدر بزرگ بودند که حتی در یک سفینه فضایی هم جای نمی گرفتند و حتی رسیدن به فرمول های ریاضی برای پرتاب موشک به فضا و برگشتن به اتمسفر نیاز بود. امروزه وقتی به راحتی گوشی آیفون خود را برمیداریم و از چی پیاس استفاده می کنیم ایمیل می فرستیم و یا اینکه وضعیت هوا را چک می کنیم، کسی اعتبار کار و کسب  آن را به رئیس جمهور کندی نمی دهد؛ در صورتی که وجود این نوآوری ها تا حد زیادی مدیون اقدامات بزرگ او هستند.

دلیل من برای تحسین ایده پرتاب به ماه متهورانه بودن آن است. اقدامات بزرگ موتور محرکهای برای نواوری های بیشمار دیگر هستند. اقدامات بزرگ می توانند باعث تغییر فرهنگ جغرافیای مدل ذهنی و سیستم سیاسی شوند. دلایل آن نیز کاملا واضح اند: برای ساختن دنیایی بهتر

 

برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، کتب برایند، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۴:۵۹:۲۱ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

معرفی کتاب نترس باش


بخشی از کتاب نترس باش از نشر برایند را در ادامه بخوانید:

 


سوم: فرضیات را کنار بگذارید در ورودی دفترم تابلوی خاصی آویزان کرده ام تا همه بتوانند ببینند: عکس . هشتادوپنج سالگی پولیس کندی شرایور مؤسس المپیک ویژه که به همراه
چند ورزشکار در یک استخر است. در عکس، او خوشحال به نظر می رسد. پایین آن، این جمله نوشته شده است: «جین، می خواهم تابستان بعدی در استخر کنار من باشی.» متأسفانه قبل از اینکه تابستان بعدی بیاید یونیس درگذشت.
به نوعی می شود گفت من هرگز این شانس را نداشتم که همراه یونیس در آن استخر باشم؛ اما به اندازه کافی خوش شانس بودم تا این رهبر بزرگ را در آخرین سالهای زندگی اش بشناسم و تحت تاثیر او قرار گیرم. همکاری بنیاد کیس با المپیک ویژه به آنها کمک کرد تا در صحنه های بین المللی حضور مؤثرتری داشته باشند. کارهایی که یونیس انجام داده بود باعث شد هدفهای بزرگ برای خودم تعیین کنم، ریسک کنم و هرگز این موضوع را از یاد نبرم که حتی افراد آسیب پذیر نیز فرصت ها و استعدادهای خاصی دارند. «همراه من به استخر بیا!» دعوت نامه ای است که همیشه من را به یاد پریدن در استخر زندگی و ایجاد تفاوت می اندازد.
برای درک یونیس باید داستان او را بدانید. در یک روز گرم و شرجی تابستان ۱۹۶۸ در شهر شیکاگو یونیس اولین بازی های المپیک ویژه را آغاز کرد. درست هفت هفته پیش تر، برادر جوان تر او سناتور رابرت کندی ترور شده بود. مرگ رابرت در ادامه مرگ زودهنگام و تراژیک دو خواهر و برادر دیگر او از جمله رئیس جمهور جان کندی بود. مأموریت آن روز او در شیکاگو توسط اخواهرش رزماری که با ناتوانی ذهنی به دنیا آمد، به او الهام شده بود. در کودکی پونیس و رزماری با هم ورزش می کردند و بسیار به هم نزدیک بودند. این امر باعث شد یونیس تصمیم بگیرد با کمک ورزش به افراد ناتوان قدرت ببخشد. این فعالیت با یک برنامه تابستانی به نام کی شریور در حیاط خلوت خانه اش آغاز شد و با اولین دوره المپیک ویژه در ۱۹۶۸، جنیش بون سراسر امریکا را فراگرفت و به کانادا رسید.
ایوئیس مشتاقانه بر بازاریابی  اقدامی بزرگ تمرکز کرد: او می خواست با کمک ورزش دنا دهد، چیزی که او را در آن تابستان به شیکاگو کشانده بود. آنجا، هنگام غروب، جایی که ما ورزشکار در استادیوم روباز دور هم جمع شده بودند، سوگند المپیک ویژه را برای جمع ادا کرد آن سوگند این بود که:
پانزدهم: حالا برو و از شکستهایت درس بگیر انجام دادن اقدامات بزرگ نیازمند پذیرفتن ریسک شکست است. همان طور که ما با داستان ها که به اشتراک گذاشتیم، این اصل را به تصویر کشیدیم، هر مبتکر بزرگی شکست خورده است؛ اما تنها بزرگترین مبتکران راهی برای یادگیری از شکست هایشان می یابند تا آنها را به جلو هدایت کند. از خودتان بپرسید آیا شکست یا ترس از شکست باعث سخت شدن مسیر حرکت شما می شود؟
این طبیعت انسان است که می خواهد شکستهایش را پنهان کند چون از آنها خجالت می کشد. در واقع آنها می گویند باید چیزی را به دست می آوردید اما کوتاهی کرده اید. فکر کنید چه می شود اگر به جای شرمگین بودن، بایستید، شکست هایتان را اعلام کنید و از این فرصت برای گفتن اینکه چه یاد گرفته اید، بهره ببرید و نیز دوباره بر پایبندی به هدفتان تأکید کنید؟ نمی توانم دقیقا بیان کنم که این کار چقدر حس رهاشدگی در شما ایجاد می کند. این یکی از درس هایی است که من از شکست هایم یاد گرفته ام.
به همین ترتیب طردشدن دردناک است اما اگر درک درستی از آن داشته باشید، می تواند نشان افتخاری برای شما باشد. این درس را میتوان از مخترعان و رهبرانی همانند انیشتین بگیریم که متوجه شدند شکست، آنها را به موفقیت آینده نزدیک تر می کند. جی کی رولینگ با وجود همه طردشدن ها به تلاش خود ادامه داد. آستروتلر شکست را به بخشی اجتناب ناپذیر از موفقیت تبدیل کرد. وارن بافت به ما یادآوری کرد که به کار خود نگاه بلندمدت داشته باشیم. هر وقت شکست خوردید، اجازه دهید داستان این بزرگان به شما کمک کند که دوباره به مسیرتان بازگردید.
در ۲۰۱۴ جف بزوس برای سهامداران آمازون نوشت: «شکست یکی از اجزای اصلی نواوری است و انتخاب محسوب نمی شود. ما این را می دانیم و به شکست زودهنگام و تکرار آن تا زمانی که راه درست را بیابیم ادامه می دهیم.» اینها تکرار حرف های توماس ادیسون بود که سالها قبل گفته است.
لر که به نواب، را حال، لحظه ای وقت بگذارید و به زندگی خود نگاهی بیندازید. شاید شما هم داستان شکست داشته باشید؛ دورانی که به نظر می رسید هرگز از ناامیدی عمیق آن اتفاق بهبود نخواهید یافت ایا میتوانید ارزش موهبت حاصل از آن تجربه را درک کنید؟ از آن لحظه های تاریک چه چیزی یاد گرفتید؟ آن اتفاق از چه فرصت هایی پرده برداشته است؟
در هر شکست یک مسیر جایگزین برای اقدام کردن وجود دارد. آمازون شما فقط بای آن را بیابید. وقتی به مانعی می رسید، مسیرتان را منحرف کنید.

 

برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۴ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۲۲:۰۰ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

معرفی کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی

در ادامه کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی برآیند را در ادامه بخوانید:

بدانید که قرار است به طرز حد انتظار به نیویورک برسند و رکورد بشکنند. احتمالا میدانید که نتیجه چه شد انتظارات منطقی با « هرچه لازم است در تناقض هستند. بنابراین، بدانید که قرار سختگیرانه ای، دشواری و پیچیدگی لازم را برای وقوع آن دست کم بگیرید تقریبا و به طور حتم، برای هرچه لازم است، زمان، انرژی یا پول صرف نکرده اید. این کی به هر قیمتی» است. وقتی بحث درباره هزینه ها را متوقف می کنید، می داند که میزان آن افزایش یابد. احتمالا آماده نیستید به همه مواردی که باید کنار بگذارید «نه» بگویید، زیرا به هر جه لا است قبلا « بله» گفته اید. هرچه لازم است، یعنی احتمالأ ساعت ده شب هم کار خواهید کرد، در روزهای چهارش پنجشنبه و جمعه، هرچه لازم است، بازاریابی یعنی کار درهم و شلخته، که فقط در خدمت ارائه چیزی است. هرچه لازم است، یعنی اگر شما این کار را نکنید، رئیس شما شخص دیگری را پیدا می کند سرپیچی را تحمل نمی کند) . اگر مدت هاست که در فضای کسب و کار فعال هستید، مطمئنا لحظات نادری اتفاق افتاده است که واقعا خواستار هرچه لازم است، باشید. یک مسئله اضطراری واقعی و صادقانه. شاید به این دلیل که نمی توانید از پس لیست حقوق برآیید یا به این دلیل که بیکاری، اعتبار شما را برای همیشه خدشه دار می کند. بله، لحظاتی وجود دارند؛ لحظاتی نادر و غیرمتعارف. اما با ترس از این اتفاقات استثنایی، کسب وکار روزمره تان را پیش نبرید. کاری که ما انجام می دهیم این است: به جای این که خواستار هرچه لازم است باشیم، می پرسیم چه چیزی لازم خواهد شد؟ این یک دعوت به مکالمه است. مکالمه ای که در آن می توانیم درباره استراتژی بحث کنیم، معامله کنیم، اصلاحات انجام دهیم، به رویکرد ساده تری برسیم یا حتی تصمیم بگیریم که این کار به طورکلی ارزشش را ندارد. پرسش ها، گزینه هایی را به همراه می آورند، فرامین آن ها را می سوزانند. کار کمتری داشته باشید تکنیک های مدیریت زمان، تکنیکهای زندگی، تکنیک های خواب، تکنیکهای کار؛ همه اینها نشان دهنده یک وسواس فکری برای محدود کردن زمان بیشتری از روز هستند. اما مشکل تنظیم مجدد الگوهای روزانه برای یافتن زمان بیشتری بابت انجام کار نیست، بلکه انجام مقدار زیادی کار مزخرف است. تنها راه برای انجام کار بیشتر این است که حجم کاری کمتری داشته باشیم. نه گفتن، تنها راه بازگرداندن زمان است. بازاریابی دیجیتال دوازده کار را با هم قاطی نکنید تا آنها را در ید نظم متفاوت انجام دهید. برای حرکت از این کار به کار بعدی تایمر نگذارید.

 

برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۱۱:۰۸:۰۳ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

معرفی کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی


لازم نیست دیوانه وار کار کنی


بدانید که قرار است به طرزحد انتظار به نیویورک برسند و رکورد بشکنند. احتمالا میدانید که نتیجه چه شد انتظارات منطقی با «
هرچه لازم است در تناقض هستند. بنابراین، بدانید که قرار سختگیرانه ای، دشواری و پیچیدگی لازم را برای وقوع آن دست کم بگیرید
تقریبا و به طور حتم، برای هرچه لازم است، زمان، انرژی یا پول صرف نکرده اید. این کی به هر قیمتی»
است. وقتی بحث درباره هزینه ها را متوقف می کنید، می داند که میزان آن افزایش یابد.
احتمالا آماده نیستید به همه مواردی که باید کنار بگذارید «نه» بگویید، زیرا به هر جه لا است قبلا «
بله»
گفته اید. هرچه لازم است، یعنی احتمالأ ساعت ده شب هم کار خواهید کرد، در روزهای چهارش پنجشنبه و جمعه،
هرچه لازم است، یعنی کار درهم و شلخته، که فقط در خدمت ارائه چیزی است. هرچه لازم است، یعنی اگر شما این کار را نکنید، رئیس شما شخص دیگری را پیدا می کند سرپیچی را تحمل نمی کند)
. اگر مدت هاست که در فضای کسب و کار فعال هستید، مطمئنا لحظات نادری اتفاق افتاده است که واقعا خواستار هرچه لازم است، باشید. یک مسئله اضطراری واقعی و صادقانه. شاید به این دلیل که نمی توانید از پس لیست حقوق برآیید یا به این دلیل که بیکاری، اعتبار شما را برای همیشه خدشه دار می کند. بله، لحظاتی وجود دارند؛ لحظاتی نادر و غیرمتعارف. اما با ترس از این اتفاقات استثنایی، کسب وکار روزمره تان را پیش نبرید.
کاری که ما انجام می دهیم این است: به جای این که خواستار هرچه لازم است باشیم، می پرسیم چه چیزی لازم خواهد شد؟ این یک دعوت به مکالمه است. مکالمه ای که در آن می توانیم درباره استراتژی بحث کنیم، معامله کنیم، بازاریابی اصلاحات انجام دهیم، به رویکرد ساده تری برسیم یا حتی تصمیم بگیریم که این کار به طورکلی ارزشش را ندارد. پرسش ها، گزینه هایی را به همراه می آورند، فرامین آن ها را می سوزانند. کار کمتری داشته باشیدت کنیک های مدیریت زمان، تکنیکهای زندگی، تکنیک های خواب، تکنیکهای کار؛ همه اینها نشان دهنده یک وسواس فکری برای محدود کردن زمان بیشتری از روز هستند. اما مشکل تنظیم مجدد الگوهای روزانه برای یافتن زمان بیشتری بابت انجام کار نیست، بلکه انجام مقدار زیادی کار مزخرف است.
تنها راه برای انجام کار بیشتر این است که حجم کاری کمتری داشته باشیم.
نه گفتن، تنها راه بازگرداندن زمان است. دوازده کار را با هم قاطی نکنید تا آنها بازاریابی دیجیتال را در ید نظم متفاوت انجام دهید. برای حرکت از این کار به کار بعدی تایمر نگذارید.
به لازم نیست دیوانه وار گار گئی می توانید انجام دهید، آنچه برای یک شرکت ده هزار نفری بهترین طرز کار محسو به ندرت برای یک شرکت ده نفره می تواند مفید باشد.
او احتی بهترین شیوه های داخلی خودمان در بیس کیمپ، زمانی تنظیم شدند که فتوا هفت نفر در این شرکت حضور داشتیم و وقتی تعدادمان به سی نفر رسید با شکست مواحد وما را به عقب راندند، دائما در دام چیزهایی می افتادیم که قبلا کارایی خوبی داشتند، اما در آن کارایی شان را از دست داده بودند
این مشکل فقط به خاطر تفاوت در اندازه نیست، بلکه به خاطر تفاوت در همه چیز است آیا خدمتی را با اقساط چند مرحله ای می فروشید یا محصولی که میفروشید همان موقع هزینه اش را دریافت می کنید؟ دو طرز کار مختلف. آیا فقط برای اپلیکیشن خاص و تأثینا آیفون طراحی ای عالی دارید، یا می خواهید به اندروید، وب و ایمیل نیز دسترسی پیدا کند طرز کارهایی مختلف، آیا شرکتتان را برای ماندگار شدن میسازید یا کار را با در نظر گرفتن یک استراتژی خروج شروع می کنید؟ طرز کارهایی مختلف. آیا افراد شما مدت طولانی ای را با هم کار کرده اند، یا در حال ساخت یک تیم کاملا جدید هستید؟ طرز کارهای مختلف.
دلایل زیادی وجود دارد که می توان نسبت به بهترین طرز کارها هم تردید داشت. اما یکی از متداول ترین آنها زمانی است که می بینید یک نفر، تنها با مشاهدات بیرونی خود، نحوه انجام کار را در یک شرکت دیگر استنتاج می کند: «
ده روش برتر اپل برای تولید محصول.»
آیا آن شخص در تیم توسعه محصول اپل کار کرده است؟ نه. در حقیقت، او فقط بر پایه پیش فرض هایش در مورد چگونگی پیش رفتن امور در آن شرکت نتیجه گیری کرده است. تا زمانی که خودتان کاری را انجام نداده باشید، در موقعیتی نیستید که بتوانید آن را به عنوان بهترین طرز کار رمزگذاری کنید.
علاوه بر این، بسیاری از بهترین طرز کارها، کاملا براساس آداب و رسوم قدیمی هستند. هیچ کس نمیداند که از کجا آمده اند، چرا شروع شده اند و چرا همچنان دنبال می شوند. اما به دلیل داشتن برچسب قدرتمند بهترین طرز کار»
، افراد فراموش می کنند که حتی آنها را زیر سؤال ببرند. کسی که بسیار باهوش تر از ما است، حتما با آنها برخورد کرده است؛ درست است؟ هرکسی که آنها را دنبال می کند، موفقیت بزرگی را تجربه می کند؛ درست است؟ اگر از آنها به نحو احسن استفاده نکنید، تقصیر ما است؛ درست است؟ بیشتر این درستها، احتمالا نادرست هستند.
همچنین، بهترین طرز کارها، این موضوع را القا می کنند که برای هر سؤالی که با آن روبه رو می شوید، یک پاسخ واحد وجود دارد. این را نشان میدهند که واقعا انتخابی در این زمینه ندارید. در مقابل این استدلال مقاومت کنید. شما همیشه یک انتخاب دارید.
همه این ها به این معنا نیست که بهترین طرز کارها ارزشی ندارند. آنها مثل چرخهای کمکی دوچرخه هستند. وقتی نمی دانید چگونه تعادل خود را حفظ کنید یا با چه سرعتی رکاب بزنید


برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۸:۴۱:۳۲ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی

 خرید کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی

امسال صدمین کارمند را استخدام خواهیم کرد. » ناہید صفحه اصلی را طوری پیش ببریم که ما را جدی بگیرند، » برای تعیین اهداف در کسب و کار - تلاش مداوم برای بزرگتر و بهتر بودن آن قدر جا افتاده به نظر می رسد تنها چیزی که برای بحث و گفت وگو باقی مانده این است که آیا این اهداف به اندازه کافی بلندپروازانه هستند یا نه؟

واکنش افراد را وقتی به آنها می گوییم ما هدف گذاری خاصی نداریم، تصور کنید. هیچ هدفی نه هدف گذاری در تعداد مشتری، نه هدف گذاری در میزان فروش، نه هدف گذاری برای بقاو نه هدف گذاری برای درآمد یا سود (

به غیر از این که باید سودآور باشیم). جدة همین طور است،

قطعا این طرز تفکر ضد هدف، بیس کمپ را در دنیای کسب و کارها منزوی می کند. بخشی از اقلیتی را که « نمی فهمند چطور کار پیش می رود»

. امامی فهمیم چطور کارمان پیش می رود، فقط اهمیتی به آن نمی دهیم. اهمیت نمی دهیم که یک فرصت آماده برای پول درآوردن را از دست بدهیم و نیازی نمی بینیم که لیمو را برای به دست آوردن آخرین قطراتش بچلانیم. به هر حال آن قطرات آخر هم ترش هستند.

آیا علاقه مند به افزایش سود هستیم؟ بله. افزایش درآمد؟ بله. اثربخشی بیشتر؟ بله. ساخت محصولاتی ساده تر، سریع تر و مفیدتر؟ بله. داشتن مشتریان و کارمندانی شادتر؟ بله، کاملا. آیا ما عاشق تکرار و بهبود هستیم؟ بله! | آیا می خواهیم همه چیز را بهتر کنیم؟ همیشه. اما، آیا می خواهیم بهتر شدن»

را از طریق دنبال کردن مستمر اهداف به حداکثر برسانیم؟ نه، ممنون!

به همین دلیل، ما در بیس کمپ هدف گذاری نداریم. وقتی کسب وکارمان را شروع کردیم هدف نداشتیم و حالا هم که تقریبا بیست سال از آن روز گذشته همچنان هدف نداریم. ما طبق یک روال روزانه، به سادگی بهترین کاری را که می توانیم، انجام میدهیم.

اما لحظه بسیار کوتاهی پیش آمد که باعث شد نظرمان را عوض کنیم. یک هدف درآمدی بزرگ را در نظر گرفتیم - از آن عددهای گنده ۹ رقمی- و با خود فکر کردیم: «چراکه نه؟ ما می توانیم آن را انجام دهیم!»

ولی پس از دنبال کردن آن هدف برای مدتی، دوباره فکر کردیم و پاسخ به سؤال «چرا که نه؟» واضح تر شد: ۱) این دورویی است که وانمود کنیم به عدد و رقمی که درست کرده ایم، اهمیت میدهیم؛ ۲) تمایلی نداریم تا برای رسیدن به این هدف، توافق های فرهنگی موردنیازی را ایجاد کنیم.

اجازه دهید با یک واقعیت روبه رو شویم اهداف جعلی هستند. تقریبا همه آنها اهدافی مصنوعی هستند و صرفا به این خاطر تعیین می شوند که باید هدفی وجود داشته باشد. این اعداد ساختگی، بعدها به عنوان منبع استرس غیرضروری عمل می کنند که یا باید به دست

بہترین طرز کار محسوب می شود

به لازم نیست دیوانه وار گار گئی می توانید انجام دهید، آنچه برای یک شرکت ده هزار نفری بهترین طرز کار محسو به ندرت برای یک شرکت ده نفره می تواند مفید باشد.

او احتی بهترین شیوه های داخلی خودمان در بیس کیمپ، زمانی تنظیم شدند که فتوا هفت نفر در این شرکت حضور داشتیم و وقتی تعدادمان به سی نفر رسید با شکست مواحد وما را به عقب راندند، دائما در دام چیزهایی می افتادیم که قبلا کارایی خوبی داشتند، اما در آن کارایی شان را از دست داده بودند

این مشکل فقط به خاطر تفاوت در اندازه نیست، بلکه به خاطر تفاوت در همه چیز است آیا خدمتی را با اقساط چند مرحله ای می فروشید یا محصولی که میفروشید همان موقع هزینه اش را دریافت می کنید؟ دو طرز کار مختلف. آیا فقط برای اپلیکیشن خاص و تأثینا آیفون طراحی ای عالی دارید، یا می خواهید به اندروید، وب و ایمیل نیز دسترسی پیدا کند طرز کارهایی مختلف، آیا شرکتتان را برای ماندگار شدن میسازید یا کار را با در نظر گرفتن یک استراتژی خروج شروع می کنید؟ طرز کارهایی مختلف. آیا افراد شما مدت طولانی ای را با هم کار کرده اند، یا در حال ساخت یک تیم کاملا جدید هستید؟ طرز کارهای مختلف.

دلایل زیادی وجود دارد که می توان نسبت به بهترین طرز کارها هم تردید داشت. اما یکی از متداول ترین آنها زمانی است که می بینید یک نفر، تنها با مشاهدات بیرونی خود، نحوه انجام کار را در یک شرکت دیگر استنتاج می کند: «

ده روش برتر اپل برای تولید محصول.»

آیا آن شخص در تیم توسعه محصول اپل کار کرده است؟ نه. در حقیقت، او فقط بر پایه پیش فرض هایش در مورد چگونگی پیش رفتن امور در آن شرکت نتیجه گیری کرده است. تا زمانی که خودتان کاری را انجام نداده باشید، در موقعیتی نیستید که بتوانید آن را به عنوان بهترین طرز کار رمزگذاری کنید.

علاوه بر این، بسیاری از بهترین طرز کارها، کاملا براساس آداب و رسوم قدیمی هستند. هیچ کس نمیداند که از کجا آمده اند، چرا شروع شده اند و چرا همچنان دنبال می شوند. اما به دلیل داشتن برچسب قدرتمند بهترین طرز کار»

، افراد فراموش می کنند که حتی آنها را زیر سؤال ببرند. کسی که بسیار بازاریابی باهوش تر از ما است، حتما با آنها برخورد کرده است؛ درست است؟ هرکسی که آنها را دنبال می کند، موفقیت بزرگی را تجربه می کند؛ درست است؟ اگر از آنها به نحو احسن استفاده نکنید، تقصیر ما است؛ درست است؟ بیشتر این درستها، احتمالا نادرست هستند.

همچنین، بهترین طرز کارها، این موضوع را القا می کنند که برای هر سؤالی که با آن روبه رو می شوید، یک پاسخ واحد وجود دارد. این را نشان میدهند که واقعا انتخابی در این زمینه ندارید. در مقابل این استدلال مقاومت کنید. شما همیشه یک انتخاب دارید.

همه این ها به این معنا نیست که بهترین طرز کارها ارزشی ندارند. آنها مثل چرخهای کمکی دوچرخه هستند. وقتی نمی دانید چگونه تعادل خود را حفظ کنید یا با چه سرعتی رکاب بزنید.


برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۳:۳۰:۱۰ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

لازم نیست دیوانه وار کار کنی

بخشی از کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی :

امسال صدمین کارمند را استخدام خواهیم کرد. » ناہید صفحه اصلی را طوری پیش ببریم که ما را جدی بگیرند، » برای تعیین اهداف در کسب

و کار - تلاش مداوم برای بزرگتر و بهتر بودن آن قدر جا افتاده به نظر می رسد تنها چیزی که برای بحث و گفت وگو باقی مانده این است که آیا این اهداف به اندازه کافی بلندپروازانه هستند یا نه؟

واکنش افراد را وقتی به آنها می گوییم ما هدف گذاری خاصی نداریم، تصور کنید. هیچ هدفی نه هدف گذاری در تعداد مشتری، نه هدف گذاری در میزان فروش، نه هدف گذاری برای بقاو نه هدف گذاری برای درآمد یا سود (

به غیر از این که باید سودآور باشیم). جدة همین طور است،

قطعا این طرز تفکر ضد هدف، بیس کمپ را در دنیای کسب و کارها منزوی می کند. بخشی از اقلیتی را که « نمی فهمند چطور کار پیش می رود»

. امامی فهمیم چطور کارمان پیش می رود، فقط اهمیتی به آن نمی دهیم. اهمیت نمی دهیم که یک فرصت آماده برای پول درآوردن را از دست بدهیم و نیازی نمی بینیم که لیمو را برای به دست آوردن آخرین قطراتش بچلانیم. به هر حال آن قطرات آخر هم ترش هستند.

آیا علاقه مند به افزایش سود هستیم؟ بله. افزایش درآمد؟ بله. اثربخشی بیشتر؟ بله. ساخت محصولاتی ساده تر، سریع تر و مفیدتر؟ بله. داشتن مشتریان و کارمندانی شادتر؟ بله، کاملا. آیا ما عاشق تکرار و بهبود هستیم؟ بله! | آیا می خواهیم همه چیز را بهتر کنیم؟ همیشه. اما، آیا می خواهیم بهتر شدن»

را از طریق دنبال کردن مستمر اهداف به حداکثر برسانیم؟ نه، ممنون!

به همین دلیل، ما در بیس کمپ هدف گذاری نداریم. وقتی کسب وکارمان را شروع کردیم هدف نداشتیم و حالا هم که تقریبا بیست سال از آن روز گذشته همچنان هدف نداریم. ما طبق یک روال روزانه، به سادگی بهترین کاری را که می توانیم، انجام میدهیم.

اما لحظه بسیار کوتاهی پیش آمد که باعث شد نظرمان را عوض کنیم. یک هدف درآمدی بزرگ را در نظر گرفتیم - از آن عددهای گنده ۹ رقمی- و با خود فکر کردیم: «چراکه نه؟ ما می توانیم آن را انجام دهیم!»

ولی پس از دنبال کردن آن هدف برای مدتی، دوباره فکر کردیم و پاسخ به سؤال «چرا که نه؟» واضح تر شد: ۱) این دورویی است که وانمود کنیم به عدد و رقمی که درست کرده ایم، اهمیت میدهیم؛ ۲) تمایلی نداریم تا برای رسیدن به این هدف، توافق های فرهنگی موردنیازی را ایجاد کنیم.

اجازه دهید با یک واقعیت روبه رو شویم اهداف جعلی هستند. تقریبا همه آنها اهدافی مصنوعی هستند و صرفا به این خاطر تعیین می شوند که باید هدفی وجود داشته باشد. این اعداد ساختگی، بعدها به عنوان منبع استرس غیرضروری عمل می کنند که یا باید به دست

حکی بااستعداد باشید استان اهمیتی نمی دهند». بله،

فشار کاری را دفن کنید به آب و آتش رٹون به خاطر کار به یک امتیاز انحصاری در روحیه کارآفرینی تر این جریان بی پایان افزایش حجم کار، مشاله شما را بیشتر و بیشتر می کند. وقتة خودتان را از این شرایط خاص کنید کافی است فقط نگاهی به «

#کارآفرین در اینستاگرام داشته باشید. انسان ها کروائی تلاش و کوشش متولد شده اند!»

، «
مجبور نیستید به طرز مضحک بار بلکه باید به طرز مضحکی متعدد باشید»

و «اهداف شما به احساستان اهمیتین این جمله ها آن قدر ادامه پیدا می کنند تا حالت تهوع به شما دست دهد.

فشار کار ممکن است برای کسانی که هنوز تا حد زیادی به آن گرفتار نشدهان فانوس دریایی راهنما را بازی کند و بعد وقتی زیاد می شود آن ها را گول بزند، اما در ح فقط با سخت کار کردن و ادیت شان مترادف است

برای آن اقلیت کوچکی که به نوعی می دانند در میان انبوه کار دنبال چه چیزیه کارهای بسیار بیشتری پیش می آید که در نهایت به شکست، اتلاف و بی نتیجهید می شود و هیچ چیز از آن به دست نمی آید. چرا؟

شما به این علت که همه چیز را فدا می کنید، شایسته شکست یا پیروزی نیستید، جو تحمل سختی و خستگی برای به دست آوردن یک هویج بزرگتر اصرار کرده اید. تجربه انا بسیار فراتر از فشار کار حداکثری ۲۴ ساعته است.

این هم دقیقا یک توصیه بد است. بعید است که یک دیدگاه کلیدی یا یک ایده درخشان ای پایان چهاردهمین ساعت از روز بیایید. خلاقیت، پیشرفت و تأثیرگذاری در برابر نیروی بی رحمانه فشار کار تسلیم نمی شوند.

در حال حاضر، این تضاد عمدتا از نگاهی نشئت می گیرد که بر دنیای افراد خلاق متمرکز است، افرادی نظیر تویسندگان، برنامه نویسان، طراحان، سازندگان، افراد مولد. شاید قلمروهایی از کارهای دستی وجود داشته باشد که در آن ورودی بیشتر برابر با خروجی بیشتر باشد، حداقل برای مدتی. اما به ندرت در مورد افرادی می شنوید که از روی اجبار سه شغل کم درآمد دارند و به پرمشغله بودن خود افتخار می کنند. این ها تنها مدعیانی هستند که برای امرار معاش تلاش نمی کنند و فقط می خواهند به فداکاری بزرگ خود ببالند.

کارآفرینی تبیاید یک داستان حماسی ازبازاریابی بقا به قصد کشت باشد. در اغلب مواقع شرایط خسته کننده تر از این است. چیزی که شباهتی به پریدن از خودرو


برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۷ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۱۶:۱۶ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

راهنمای مارکت پلیس ها برآیند

راهنمای مارکت پلیس ها برآیند

در سیاتل شروع به کار کرد، به رانندگان ماشین های شهری پول می داد تا علیرغم بیکاری در دسترس باشند. رویکردی که باعث خلق عرضه می شد. البته، در زمانی که مشتریان و پول به سمت Uber سرازیر شدند، این بار نوبت رانندگان بود تا کمیسیون بدهند.

هزینه کردن برای موجودی سایت، عرضه ایجاد می کند. همچنین، روشی آسان برای ثبت موجودی در مرحله اولیه محسوب می شود؛ روشی برای بهبود عملکرد مارکت پلیسها در ابتدای کار. اما با استفاده از این روش نمی توان مقیاس" کرد، زیرا خرید و مدیریت موجودی سایت در

حجم بالا بسیار گران تمام می شود.

۵. لیست موجودی های در دسترس را بی درنگ جمع آوری کنید اخرین استراتژی، جمع آوری اطلاعات موجودی هایی است که قبلا در جایی فهرست شده اند. برای انجامش می توانید از برنامه های همکاری در فروش استفاده کنید. این رویکرد، مقیاس کردن اولیه را که دنبالش هستید به شما می دهد، اما چند اشکال جدی دارد: اول این که، درست است شما موجودی زیادی در سایت خود خواهید داشت، اما هیچ کدام از آنها منحصر به فرد نیستند. حال این سوال مطرح می شود که چرا خریداران به جای استفاده از سایتهای دیگر، که لیست موجودی هایتان را از آنها برداشته بودید، باید به سایت شما بیایند؟

مشکل دوم، وقتی لیست موجودی هایتان را از دیگران جمع آوری می کنید، به جای این که مارکتیلیستان را با تعداد زیادی کاربر خیلی فعاله پر کنید، این ریسک وجود دارد که به یک بستر چندسکویی تبدیل شوید. فرد ویلسون با این که این مسئله را از منظر شبکه ها بررسی کرده است، اما نظراتش در مورد مارکت پلیس ها نیز صدق می کند:

فرض کنید که کاربرد اولیه یک اپلیکیشن، اتصال به مجموعه ای از شبکه های جمع آوری و ارائه اطلاعات آنها و در نهایت امکان تعامل با این شبکه ها به کاربر است. حال سؤالی که مطرح می شود این است: کدام انگیزه در کاربر سبب می شود تا مستقیم با دیگر کاربران اپلیکیشن تعامل داشته باشد و به ساخت یک شبکه در داخل آن کمک کند؟ »

دو معیار هر مارکت پلیس در فصل پنجم، به طور مفصل، در مورد معیارهای مارکت پلیس ها صحبت خواهیم کرد، اما دو معیار کلیدی به منظور درک بهتر استارت آپ های مارکت پلیسی عبارتند از: ۱. ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) GMV مجموع ارزش دلاری هر آن چیزی است که از طریق یک مارکت پلیس و در یک دوره زمانی مشخص فروخته میشود. این رقم بسیار متفاوت و بزرگ تر از درآمد خود مارکت پلیس است. همچنین، ارزش خالص فروش برابر است با ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) منهای ارزش محصولات برگشت خورده یا خدمات کنسل شده. • محاسبه دقیق GMV در مارکت پلیس هایی که معاملاتشان روی بستر خودشان ثبت می شود،

اما در خارج از آن و به صورت آفلاین انجام می شود، مانند Thumbtack، سخت است و اغلب دقیق نیست. ۲. نرخ کمیسیون درصدی از ارزش معامله است که مارکت پلیس ها آن را تحت عنوان اجرت یافی دریافت می کنند. عموما، تنظیم مقدار کمیسیون، سنگ بنای مدل کسب وکار و مدل درآمدزایی در ایک مارکت پلیس است.

 

برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۶ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۴۷:۲۵ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

مارکت پلیس ها

راهنمای مارکت پلیس ها برآینددر سیاتل شروع به کار کرد، به رانندگان ماشین های شهری پول می داد تا علیرغم بیکاری در دسترس باشند. رویکردی که باعث خلق عرضه می شد. البته، در زمانی که مشتریان
و پول به سمت Uber سرازیر شدند، این بار نوبت رانندگان بود تا کمیسیون بدهند.
هزینه کردن برای موجودی سایت، عرضه ایجاد می کند. همچنین، روشی آسان برای ثبت موجودی در مرحله اولیه محسوب می شود؛ روشی برای بهبود عملکرد مارکت پلیسها در ابتدای کار. اما با استفاده از این روش نمی توان مقیاس" کرد، زیرا خرید و مدیریت موجودی سایت در دوره محتوای خلاق
حجم بالا بسیار گران تمام می شود.
۵. لیست موجودی های در دسترس را بی درنگ جمع آوری کنید اخرین استراتژی، جمع آوری اطلاعات موجودی هایی است که قبلا در جایی فهرست شده اند. برای انجامش می توانید از برنامه های همکاری در فروش استفاده کنید. این رویکرد، مقیاس کردن اولیه را که دنبالش هستید به شما می دهد، اما چند اشکال جدی دارد: اول این که، درست است شما موجودی زیادی در سایت خود خواهید داشت، اما هیچ کدام از آنها منحصر به فرد نیستند. حال این سوال مطرح می شود که چرا خریداران به جای استفاده از سایتهای دیگر، که لیست موجودی هایتان را از آنها برداشته بودید، باید به سایت شما بیایند؟
مشکل دوم، وقتی لیست موجودی هایتان را از دیگران جمع آوری می کنید، به جای این که مارکتیلیستان را با تعداد زیادی کاربر خیلی فعاله پر کنید، این ریسک وجود دارد که به یک بستر چندسکویی تبدیل شوید. فرد ویلسون با این که این مسئله را از منظر شبکه ها بررسی کرده است، اما نظراتش در مورد مارکت پلیس ها نیز صدق می کند:
فرض کنید که کاربرد اولیه یک اپلیکیشن، اتصال به مجموعه ای از شبکه های جمع آوری و ارائه اطلاعات آنها و در نهایت امکان تعامل با این شبکه ها به کاربر است. حال سؤالی که مطرح می شود این است: کدام انگیزه در کاربر سبب می شود تا مستقیم با دیگر کاربران اپلیکیشن تعامل داشته باشد و به ساخت یک شبکه در داخل آن کمک کند؟ »
دو معیار هر مارکت پلیس در فصل پنجم، به طور مفصل، در مورد معیارهای مارکت پلیس ها صحبت خواهیم کرد، اما دو معیار کلیدی به منظور درک بهتر استارت آپ های مارکت پلیسی عبارتند از: ۱. ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) GMV مجموع ارزش دلاری هر آن چیزی است که از طریق یک مارکت پلیس و در یک دوره زمانی مشخص فروخته میشود. این رقم بسیار متفاوت و بزرگ تر از درآمد خود مارکت پلیس است. همچنین، ارزش خالص فروش برابر است با ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) منهای ارزش محصولات برگشت خورده یا خدمات کنسل شده. • محاسبه دقیق GMV در مارکت پلیس هایی که معاملاتشان روی بستر خودشان ثبت می شود،
اما در خارج از آن و به صورت آفلاین انجام می شود، مانند Thumbtack، سخت است و اغلب
دقیق نیست. ۲. نرخ کمیسیون درصدی از ارزش معامله است که مارکت پلیس ها آن را تحت عنوان اجرت یافی دریافت
می کنند. عموما، تنظیم مقدار کمیسیون، سنگ بنای مدل کسب وکار و مدل درآمدزایی در ایک مارکت پلیس است.

 

 

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۸:۵۳:۴۹ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

معرفی مطالب

برای خرید کتاب راهنمای مارکت پلیس ها به سایت نشر برایند مراجعه نمایید.

دو معیار هر مارکت پلیس در فصل پنجم، به طور مفصل، در مورد معیارهای مارکت پلیس ها صحبت خواهیم کرد، اما دو معیار کلیدی به منظور درک بهتر استارت آپ های مارکت پلیسی عبارتند از: ۱. ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) GMV مجموع ارزش دلاری هر آن چیزی است که از طریق یک مارکت پلیس و در یک دوره زمانی مشخص فروخته میشود. این رقم بسیار متفاوت و بزرگ تر از درآمد خود مارکت پلیس است. همچنین، ارزش خالص فروش برابر است با ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) منهای ارزش محصولات برگشت خورده یا خدمات کنسل شده. • محاسبه دقیق GMV در مارکت پلیس هایی که معاملاتشان روی بستر خودشان ثبت می شود،

اما در خارج از آن و به صورت آفلاین انجام می شود، مانند Thumbtack، سخت است و اغلب دقیق نیست. ۲. نرخ کمیسیون درصدی از ارزش معامله است که مارکت پلیس ها آن را تحت عنوان اجرت یافی دریافت

می کنند. عموما، تنظیم مقدار کمیسیون، سنگ بنای مدل کسب وکار و مدل درآمدزایی در ایک مارکت پلیس است.

فصل دوم: مراحل کشت ایده، رشد و مقیاس کردنیک مارکت پلیس ۴۵ فروشنده، شما زمان بیشتری را برای اثبات کسب و کارتان می خواهید. در حقیقت، مقدار زمانی که برای راه اندازی یک مارکت پلیس نیاز است، می تواند تا سه سال طول بکشد. اگر نگاهی به سبد سرمایه گذاری شرکت Version One بیندازید، می بینید که بستر تامین مالی جمعی Indiegogo در سال ۲۰۰۷ تأسیس شد، اما چهار سال طول کشید تا به شکوفایی برسد.

این بدان معناست که بنیان گذاران باید به ایده خود ایمان داشته باشند، حتی اگر کسی ایده آنها را قبول نداشته باشد. البته به این معنی نیست که چشمشان را روی بازار ببندند. شما باید به طور مداوم سیگنال های کوچکی را که در مسیر درستی قرارتان می دهند دنبال کنید؛ سیگنال هایی مانند افزایش تبلیغات دهان به دهان توسط پذیرندگان اولیه، تکرار استفاده از سایت توسط خریداران، افزایش لیست موجودی فروشندگان و بازخورد مثبت کاربران

به همان اندازه که بنیان گذاران صبور هستند، سرمایه گذاران نیز باید صبور باشند: هیچ مارکت پلیس دوطرفهای یک شبه ساخته نمی شود.

مرحله ۳: دوره مقیاس کردن مارکت پلیس همزمان با این که یک مارکت پلیس متوجه می شود چگونه خریداران و فروشندگان را به هم برساند و نقدشوندگی ایجاد کند، چرخه مطلوب آغاز می شود. رشد مارکت پلیس خیلی زود شتاب می گیرد. هدف نهایی این است که یک استارت آپ موفق تبدیل به یک شرکت بزرگ شود. اما به محض این که شروع به مقیاس کردن می کند، برای ادامه پیشرفت به استراتژی های جدیدی نیاز دارد. .. اعتماد و امنیت را تقویت کنید در انجام هر معامله ای وجود یک سطح حداقلی از اعتماد لازم است. در روزهای آغازین فعالیتتان احتمالا یک اجتماع کوچک و پرشور حول مارکت پلیس خود داشته باشید. پس، اعتماد و امنیت دغدغه های مهمی نیستند. با این حال، با رشد یک مارکت پلیس و کسب محبوبیت، ناگزیر برخی بازیگران بد هم جذب آن می شوند. همان طور که در سال ۲۰۰۸ یک کاربر TechCrunch در پاسخ به مقاله ای در مورد Airbnb نوشت:

اگر Airbnb رواج پیدا کند و همه گیر شود سقوط خواهد کرد، زیرا افرادی که مرتکب دزدی، سوءاستفاده، تجاوز و قتل میشوند از این سیستم استفاده خواهند کرد. این موضوع باعث گسترش وحشت و تخریب همه چیز می شود.

دعا می کنم که Airbnb هیچ وقت فراگیر نشود، این تنها راه زنده ماندنش است.» به عنوان یک مارکت پلیس باید با بازیگران بد به طور جدی مبارزه کنید تا دیگر خریداران و فروشندگان به کسب و کارتان اعتماد کنند.


برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۱۸:۱۱ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)

بخشی از کتاب راهنمای مارکت پلیس ها


بخشی از کتاب راهنمای مارکت پلیس ها را در ادامه مشاهده کنید:


فصل دوم: مراحل کشت ایده، رشد و مقیاس کردنیک مارکت پلیس ۴۵ فروشنده، شما زمان بیشتری را برای اثبات کسب و کارتان می خواهید. در حقیقت، مقدار زمانی که برای راه اندازی یک مارکت پلیس نیاز است، می تواند تا سه سال طول بکشد. اگر نگاهی به سبد سرمایه گذاری شرکت Version One بیندازید، می بینید که بستر تامین مالی جمعی Indiegogo در سال ۲۰۰۷ تأسیس شد، اما چهار سال طول کشید تا به شکوفایی برسد.

این بدان معناست که بنیان گذاران باید به ایده خود ایمان داشته باشند، حتی اگر کسی ایده آنها را قبول نداشته باشد. البته به این معنی نیست که چشمشان را روی بازار ببندند. شما باید به طور مداوم سیگنال های کوچکی را که در مسیر درستی قرارتان می دهند دنبال کنید؛ سیگنال هایی مانند افزایش تبلیغات دهان به دهان توسط پذیرندگان اولیه، تکرار استفاده از سایت توسط خریداران، افزایش لیست موجودی فروشندگان و بازخورد مثبت کاربران

به همان اندازه که بنیان گذاران صبور هستند، سرمایه گذاران نیز باید صبور باشند: هیچ مارکت پلیس دوطرفهای یک شبه ساخته نمی شود.

مرحله ۳: دوره مقیاس کردن مارکت پلیس همزمان با این که یک مارکت پلیس متوجه می شود چگونه خریداران و فروشندگان را به هم برساند و نقدشوندگی ایجاد کند، چرخه مطلوب آغاز می شود. رشد مارکت پلیس خیلی زود شتاب می گیرد. هدف نهایی این است که یک استارت آپ موفق تبدیل به یک شرکت بزرگ شود. اما به محض این که شروع به مقیاس کردن می کند، برای ادامه پیشرفت به استراتژی های جدیدی نیاز دارد. .. اعتماد و امنیت را تقویت کنید در انجام هر معامله ای وجود یک سطح حداقلی از اعتماد لازم است. در روزهای آغازین فعالیتتان احتمالا یک اجتماع کوچک و پرشور حول مارکت پلیس خود داشته باشید. پس، اعتماد و امنیت دغدغه های مهمی نیستند. با این حال، با رشد یک مارکت پلیس و کسب محبوبیت، ناگزیر برخی بازیگران بد هم جذب آن می شوند. همان طور که در سال ۲۰۰۸ یک کاربر TechCrunch در پاسخ به مقاله ای در مورد Airbnb نوشت:

اگر Airbnb رواج پیدا کند و همه گیر شود سقوط خواهد کرد، زیرا افرادی که مرتکب دزدی، سوءاستفاده، تجاوز و قتل میشوند از این سیستم استفاده خواهند کرد. این موضوع باعث گسترش وحشت و تخریب همه چیز می شود.

دعا می کنم که Airbnb هیچ وقت فراگیر نشود، این تنها راه زنده ماندنش است.» به عنوان یک مارکت پلیس باید با بازیگران بد به طور جدی مبارزه کنید تا دیگر خریداران و فروشندگان به کسب و کارتان اعتماد کنند.
ما فناوری ارائه شده تا حد زیادی تجربه کاربران را بهبود می بخشد
زیادی را به خریداران خانه ارائه می دهد که قبلا در دسترسشان نبود. آنها این اطلاعات را روی نقشه های آنلاین با قابلیت جست و جو قرار داده اند که ارزش زیادی خریداران دارد. گوشی های هوشمند این تجربه را بهتر کرده اند با روشن کردن جر اطلاعات بیشتری به دست می آید.
بیایید با فیس بوک شروع کنیم. پلتفرمی که در سالهای اولش رشد چشمگی ۔ قدرت انتشار در این پلتفرم، با توجه به فراگیر شدن آن، رسانه مهمی برای بسیار اندی محسوب می شد؛ به ویژه شرکتهای سازنده بازی. فیس بوک آن قدر سریع موفق شد که بسا از پذیرندگان اولیه اش توانستند به صدها میلیون فروش دست یابند. (Zynga که عملکرد خور در قسمت جست وجوی فیس بوک داشت، در ششمین سال فعالیتش به یک میلیارد دلا دآ دست یافت همه چیز باور نکردنی به نظر می رسید. امروز و تنها چند سال بعد از این ماجرا وضعت طوری است که شرکتهای سازنده بازی کل تخم مرغ هایشان را در سبد فیس بوک نمی گذارند. عجیب است که این شرکت ها برای گسترش خود خیلی جسورانه و استراتژیک به راه هایی غیر از انتشار از طریق فیس بوک روی آورده اند.

 

برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۸:۴۲:۴۲ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)