booket booket .

booket

معرفی کتاب نترس باش


بخشی از کتاب نترس باش از نشر برایند را در ادامه بخوانید:

 


سوم: فرضیات را کنار بگذارید در ورودی دفترم تابلوی خاصی آویزان کرده ام تا همه بتوانند ببینند: عکس . هشتادوپنج سالگی پولیس کندی شرایور مؤسس المپیک ویژه که به همراه
چند ورزشکار در یک استخر است. در عکس، او خوشحال به نظر می رسد. پایین آن، این جمله نوشته شده است: «جین، می خواهم تابستان بعدی در استخر کنار من باشی.» متأسفانه قبل از اینکه تابستان بعدی بیاید یونیس درگذشت.
به نوعی می شود گفت من هرگز این شانس را نداشتم که همراه یونیس در آن استخر باشم؛ اما به اندازه کافی خوش شانس بودم تا این رهبر بزرگ را در آخرین سالهای زندگی اش بشناسم و تحت تاثیر او قرار گیرم. همکاری بنیاد کیس با المپیک ویژه به آنها کمک کرد تا در صحنه های بین المللی حضور مؤثرتری داشته باشند. کارهایی که یونیس انجام داده بود باعث شد هدفهای بزرگ برای خودم تعیین کنم، ریسک کنم و هرگز این موضوع را از یاد نبرم که حتی افراد آسیب پذیر نیز فرصت ها و استعدادهای خاصی دارند. «همراه من به استخر بیا!» دعوت نامه ای است که همیشه من را به یاد پریدن در استخر زندگی و ایجاد تفاوت می اندازد.
برای درک یونیس باید داستان او را بدانید. در یک روز گرم و شرجی تابستان ۱۹۶۸ در شهر شیکاگو یونیس اولین بازی های المپیک ویژه را آغاز کرد. درست هفت هفته پیش تر، برادر جوان تر او سناتور رابرت کندی ترور شده بود. مرگ رابرت در ادامه مرگ زودهنگام و تراژیک دو خواهر و برادر دیگر او از جمله رئیس جمهور جان کندی بود. مأموریت آن روز او در شیکاگو توسط اخواهرش رزماری که با ناتوانی ذهنی به دنیا آمد، به او الهام شده بود. در کودکی پونیس و رزماری با هم ورزش می کردند و بسیار به هم نزدیک بودند. این امر باعث شد یونیس تصمیم بگیرد با کمک ورزش به افراد ناتوان قدرت ببخشد. این فعالیت با یک برنامه تابستانی به نام کی شریور در حیاط خلوت خانه اش آغاز شد و با اولین دوره المپیک ویژه در ۱۹۶۸، جنیش بون سراسر امریکا را فراگرفت و به کانادا رسید.
ایوئیس مشتاقانه بر بازاریابی  اقدامی بزرگ تمرکز کرد: او می خواست با کمک ورزش دنا دهد، چیزی که او را در آن تابستان به شیکاگو کشانده بود. آنجا، هنگام غروب، جایی که ما ورزشکار در استادیوم روباز دور هم جمع شده بودند، سوگند المپیک ویژه را برای جمع ادا کرد آن سوگند این بود که:
پانزدهم: حالا برو و از شکستهایت درس بگیر انجام دادن اقدامات بزرگ نیازمند پذیرفتن ریسک شکست است. همان طور که ما با داستان ها که به اشتراک گذاشتیم، این اصل را به تصویر کشیدیم، هر مبتکر بزرگی شکست خورده است؛ اما تنها بزرگترین مبتکران راهی برای یادگیری از شکست هایشان می یابند تا آنها را به جلو هدایت کند. از خودتان بپرسید آیا شکست یا ترس از شکست باعث سخت شدن مسیر حرکت شما می شود؟
این طبیعت انسان است که می خواهد شکستهایش را پنهان کند چون از آنها خجالت می کشد. در واقع آنها می گویند باید چیزی را به دست می آوردید اما کوتاهی کرده اید. فکر کنید چه می شود اگر به جای شرمگین بودن، بایستید، شکست هایتان را اعلام کنید و از این فرصت برای گفتن اینکه چه یاد گرفته اید، بهره ببرید و نیز دوباره بر پایبندی به هدفتان تأکید کنید؟ نمی توانم دقیقا بیان کنم که این کار چقدر حس رهاشدگی در شما ایجاد می کند. این یکی از درس هایی است که من از شکست هایم یاد گرفته ام.
به همین ترتیب طردشدن دردناک است اما اگر درک درستی از آن داشته باشید، می تواند نشان افتخاری برای شما باشد. این درس را میتوان از مخترعان و رهبرانی همانند انیشتین بگیریم که متوجه شدند شکست، آنها را به موفقیت آینده نزدیک تر می کند. جی کی رولینگ با وجود همه طردشدن ها به تلاش خود ادامه داد. آستروتلر شکست را به بخشی اجتناب ناپذیر از موفقیت تبدیل کرد. وارن بافت به ما یادآوری کرد که به کار خود نگاه بلندمدت داشته باشیم. هر وقت شکست خوردید، اجازه دهید داستان این بزرگان به شما کمک کند که دوباره به مسیرتان بازگردید.
در ۲۰۱۴ جف بزوس برای سهامداران آمازون نوشت: «شکست یکی از اجزای اصلی نواوری است و انتخاب محسوب نمی شود. ما این را می دانیم و به شکست زودهنگام و تکرار آن تا زمانی که راه درست را بیابیم ادامه می دهیم.» اینها تکرار حرف های توماس ادیسون بود که سالها قبل گفته است.
لر که به نواب، را حال، لحظه ای وقت بگذارید و به زندگی خود نگاهی بیندازید. شاید شما هم داستان شکست داشته باشید؛ دورانی که به نظر می رسید هرگز از ناامیدی عمیق آن اتفاق بهبود نخواهید یافت ایا میتوانید ارزش موهبت حاصل از آن تجربه را درک کنید؟ از آن لحظه های تاریک چه چیزی یاد گرفتید؟ آن اتفاق از چه فرصت هایی پرده برداشته است؟
در هر شکست یک مسیر جایگزین برای اقدام کردن وجود دارد. آمازون شما فقط بای آن را بیابید. وقتی به مانعی می رسید، مسیرتان را منحرف کنید.

 

برچسب: برایند، نشربرایند، کتاب‌های برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۴ آبان ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۲۲:۰۰ توسط:فاطمه رمضانی موضوع: نظرات (0)