چشم انداز بلندمدت داشته باش
چهاردهم: چشم انداز بلندمدت داشته باش
ای کاش می دانستم که نرفتن به دانشگاه مورد علاقه ام و ماندن در شهرمان باعث می شود در واشنگتن با دولت ریگان کار کنم. ای کاش می دانستم زمانی که این کار به دلیل کمبود بودجه به حالت تعلیق درآمد و ناگزیر برای پرداخت اجاره، کاری موقت در یک استارت آپ فناوری را پذیرفتم، این شغل جدید من را به سمت حرفه ای سوق خواهد داد که تصورش را نمی کردم. وقتی به عقب نگاه می کنم، هنوز هم می توانم ناامیدی تلخی را که در هر دو مورد احساس کردم و ترسم از اینکه هرگز جایی را برای خودم پیدا نکنم، به یاد بیاورم. چه میشد اگر فقط یک گوی کریستال پیشگویی داشتم ا زندگی هریک از ما فصل های متعددی دارد. آدم عاقل می تواند در دل هر ناامیدی فرصت های جدیدی را بیابد. سازمان های عاقل نیز همین طور، یک بار درباره مؤسس شرکتی می خواندم که ایده های بزرگ بعدی شرکت خود را روی تکه ای کاغذ نوشته بود و آن ها را در کشوی میز خود نگه می داشت تا موقعیت مناسب برای عملی سازی این ایده ها مهیا شود. شاید از بعضی لحاظ این کار عاقلانه باشد؛ ولی در نظر داشته باشیم که هیچ موقعیت کاملا مناسبی برای انجام دادن کارهای جسورانه وجود ندارد. اگر زیادی صبر کنید، ممکن است فرصت از دست برود. درست است که زمان بندی همه چیز است اما این ضرب المثل را هم در نظر داشته باشید: «بهترین زمان برای کاشتن درخت بیست سال قبل بود؛ بهترین زمان کاشت درخت بعدی همین الان است.)
زمان بندی و عوامل بیرونی می تواند در موفقیت یک ایده نقش بزرگی داشته باشد و نیز در شکست آن، بسیار مهم است که درباره واقعیت آغاز انجام دادن کارهای جدید منطقی فکر کنیم، زیرا که بسیاری از افراد و شرکت ها و نهادها ایده های بزرگی را امتحان می کنند و شکست می خورند. باید بپذیریم که شکستها اتفاق می افتند و برخی از آنها اجتناب ناپذیرند، به ازای هر فیس بوک یک فرندستر وجود دارد، به ازای هر اسپاتیفای یک تپستر وجود دارد، به ازای هر آزمایشگاهی که درمان پیشرفته ای برای سرطان مغز به می کند، ازمایشگاه هایی پر از دکترها و متخصصان متعهد وجود دارند که نمی توانند چشمگیری بر سلامت نسل بعدی بگذارند.
در بالا بخشی از متن کتاب نترس باش برایند را مشاهده کردید.
برچسب: برایند، نشربرایند، کتابهای برایند، معرفی کتاب، دیجیتال مارکتینگ، کتاب،